پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، تصور کنید در سال ۲۰۵۰، دمای اهواز به ۴۶ درجه، ریاض به ۵۱ درجه، دبی به ۴۸ درجه و بصره به ۵۰ درجه برسد. رودخانه کارون خشکیده، تالابهای بینالنهرین از بین رفته و سواحل امارات در حال غرق شدن هستند. این سناریو، که تغییرات اقلیمی آن را ترسیم کرده، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) را به یک میدان نبرد زیستمحیطی و اقتصادی تبدیل کرده است. مطالعه بانک جهانی با عنوان «Climate Risk and Poverty in the Middle East and North Africa» (مارس ۲۰۲۵)، که توسط Chitra Balasubramanian، Sandra Baquie و Alan Fuchs تدوین شده، با دادههای دقیق، هشدار داده که تقریباً کل جمعیت فقیر شدید منطقه در معرض شوکهای اقلیمی قرار دارند. این گزارش، با نگاه به این مطالعه، چالشهای اقلیمی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق را بررسی میکند و شوکهای آینده این این کشورها را تحلیل میکند.
بخش اول: چالشهای اقلیمی در منطقه منا
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، با اقلیمی نیمهخشک و تنها ۲ درصد از منابع آب تجدیدپذیر جهان، با سه بحران اصلی زیستمحیطی دستوپنجه نرم میکند: گرمای شدید، خشکسالی و آلودگی هوا. گزارشهای بانک جهانی، با استفاده از شاخصهایی نظیر دمای تر گویمرطوب (WBGT) و ذرات معلق PM2.5، نشان میدهد که این بحرانها در کشورهای مختلف شدت و پیامدهای متفاوتی دارند.
ایران، با جمعیتی بالغ بر ۸۵ میلیون نفر، با افزایش دما و کاهش منابع آبی مواجه است. در استان خوزستان، دمای هوا تا ۵/۴۱ درجه سانتیگراد افزایش یافته و پیشبینی میشود بارندگی تا ۲۰۵۰ بیش از ۳۵ درصد کاهش یابد. آلودگی هوای تهران، با PM2.5 بالاتر از ۱۵ میکروگرم بر مترمکعب، یکی از تهدیدهای جدی برای سلامت عمومی است. خشکسالی، ۶۰ درصد اراضی کشاورزی را تهدید میکند، درحالیکه سیلهای سال ۲۰۱۹ بیش از ۱۰ میلیارد دلار خسارت به بار آوردند. فشارهای زیستمحیطی و اقتصادی باعث شدهاند که در سال ۲۰۲۱، بیش از ۴۱,۰۰۰ نفر از مناطق روستایی مهاجرت کنند.
عربستان سعودی، با جمعیتی بالغ بر ۳۵ میلیون نفر، در معرض چالشهای اقلیمی جدی قرار دارد. در شهر دمام، دما به ۵/۴۱ درجه سانتیگراد رسیده و پیشبینی میشود بارندگی تا ۲۰ درصد کاهش یابد. حدود ۲۱۰ هزار نفر در معرض خطر سیل قرار دارند که این بحران با تغییرات اقلیمی تشدید خواهد شد. گردوغبار و توفانهای شن، ۷۰ درصد افزایش یافتهاند که تأثیر مستقیمی بر سلامت عمومی و حملونقل دارد.
امارات متحده عربی، با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر، علاوه بر گرمای شدید، با خطرات دیگری نیز مواجه است. دمای هوا در برخی مناطق به ۴۸ درجه سانتیگراد میرسد که یکی از بالاترین میزانها در منطقه است. افزایش سطح دریا، تا سال ۲۱۰۰، ۶ درصد از سواحل امارات را زیر آب خواهد برد که میتواند زیرساختهای ساحلی و صنعت گردشگری را با خطر جدی مواجه کند. این کشور برای تأمین آب شرب، ۹۰ درصد وابسته به آبشیرینکنها است که مصرف بالای انرژی و هزینههای زیستمحیطی زیادی دارد.
عراق، با ۴۰ میلیون نفر جمعیت، یکی از کشورهایی است که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی میبیند. دمای هوا در برخی مناطق به ۵۰ درجه سانتیگراد میرسد. جریان رودخانههای دجله و فرات، به دلیل تغییرات اقلیمی و سدسازیهای بالادستی، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش یافته است. در سال ۲۰۲۲، ۹۰ درصد از محصولات کشاورزی دیم و بارانی تحتتأثیر خشکسالی شدید از بین رفتند. تالابهای بینالنهرین، که یکی از مهمترین زیستبومهای منطقه هستند، در آستانه نابودی قرار دارند.
این چالشهای زیستمحیطی، زمانی خطرناکتر میشوند که با فقر و ناپایداری سیاسی ترکیب شوند. نرخ فقر در کشورهای مختلف منطقه، بر اساس خط فقر ۶۵/۳ دلار در روز، در ایران ۲۰ درصد، در عربستان ۱۰ درصد، در امارات ۵ درصد و در عراق ۲۵ درصد است. افزایش بحرانهای زیستمحیطی میتواند نابرابریهای اقتصادی را تشدید کند و زمینهساز بیثباتیهای اجتماعی و مهاجرتهای گسترده در منطقه شود. ازاینرو، اقدامات فوری و برنامهریزیشده برای مدیریت این چالشها ضروری است.
بخش دوم: چشمانداز سیاستهای زیستمحیطی
کشورهای مختلف با توجه به ظرفیتها، اولویتهای توسعهای و الزامات اقتصادی خود، رویکردهای متفاوتی برای کاهش انتشار کربن و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر اتخاذ کردهاند. در این میان، خاورمیانه بهعنوان منطقهای وابسته به نفت، اما با پتانسیل بالای انرژیهای پاک، مسیرهای گوناگونی را در پیش گرفته است.
ایران: فرصتهای بزرگ در عین چالشهای ساختاری
ایران باوجود ظرفیت عظیم انرژی خورشیدی (حدود ۳۰۰ گیگاوات)، در مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر با موانع متعددی مواجه است. برنامه کشور شامل کاهش ۴ درصدی انتشار تا سال ۲۰۳۰ (و ۸ درصد در صورت دریافت کمکهای بینالمللی) و توسعه آبشیرینکنها است. اما تحریمها و نپیوستن به توافق پاریس، سرعت این تحولات را کند کرده است. سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق کمتر از ۱ درصد بوده و ایران در شاخص عملکرد تغییرات اقلیمی (CCPI 2025) در رتبه ۲۴ قرار دارد.
عربستان سعودی: گذار محتاطانه با سرمایهگذاری کلان
عربستان با هدف دستیابی به «صفر خالص انتشار» تا سال ۲۰۶۰، پروژههایی مانند NEOM و کاهش ۲۷۸ میلیون تن CO2 را دنبال میکند. با تخصیص ۷ میلیارد دلار به انرژیهای پاک و برنامهریزی برای تأمین ۵۰ درصد برق از منابع تجدیدپذیر، این کشور رویکردی متوازن میان اقتصاد نفتی و توسعه پایدار در پیش گرفته است. بااینحال، وابستگی ۴۰ درصدی به نفت همچنان چالشی اساسی محسوب میشود و رتبه ۶۶ در CCPI نشاندهنده مسیر طولانی برای کاهش اثرات زیستمحیطی است.
امارات متحده عربی: سرمایهگذاری استراتژیک در انرژی سبز
امارات با هدفگذاری «صفر خالص انتشار» تا ۲۰۵۰ و تولید ۴/۱ میلیون تن هیدروژن سبز تا ۲۰۳۱، به یکی از پیشگامان سرمایهگذاری در انرژی پاک تبدیل شده است. پروژههایی مانند Noor Abu Dhabi بهعنوان یکی از بزرگترین نیروگاههای خورشیدی جهان، جایگاه این کشور را در مسیر گذار انرژی مستحکم کرده است. با اینحال، وابستگی بالا به آبشیرینکنها همچنان یک چالش زیستمحیطی مهم به شمار میرود. امارات با سرمایهگذاری ۵ میلیارد دلاری در حوزه انرژی پاک، در رتبه ۶۵ CCPI قرار گرفته است.
عراق: آغاز مسیری دشوار
عراق با هدف کاهش ۱۵ درصدی انتشار تا ۲۰۳۵، تمرکز ویژهای بر کنترل انتشار متان دارد. با وجود پتانسیل بالای کشاورزی، این کشور به دلیل بیثباتی داخلی و سرمایهگذاری اندک (تنها ۱۵/۰ میلیارد دلار در بخش انرژی پاک) با موانع جدی در مسیر توسعه پایدار روبهرو است.
در نهایت، کشورهای خاورمیانه در مسیر کاهش انتشار کربن، استراتژیهای متفاوتی را دنبال میکنند. عربستان و امارات با سرمایهگذاریهای کلان در مسیر گذار انرژی گام برداشتهاند، درحالیکه ایران و عراق با چالشهای ساختاری و اقتصادی جدیتری مواجه هستند. در این میان، پتانسیلهای عظیم خورشیدی و بادی در منطقه میتواند نقش کلیدی در آینده انرژی خاورمیانه ایفا کند؛ بهشرط آنکه سیاستگذاریها و سرمایهگذاریها بهدرستی هدایت شوند.
جدول ۱: مقایسه برنامههای اقلیمی در ایران، عربستان، امارات و عراق
بخش سوم: تأثیر بر سرمایهگذاریهای صنعتی و اقتصادی
گذار انرژی و تغییرات زیستمحیطی در کشورهای خاورمیانه، نهتنها الگوهای مصرف انرژی را دگرگون کرده، بلکه بر سرمایهگذاریهای صنعتی و اقتصادی نیز تأثیرات عمیقی گذاشته است.
در ایران، کاهش ۲۰ درصدی بهرهوری انرژی و هزینههای اضافی ۱۵ درصدی در فرآیندهای صنعتی، چالشهایی جدی برای رقابتپذیری بنگاههای اقتصادی ایجاد کرده است. علاوه بر این، ریسک کاهش ۴۰ درصدی درآمدهای نفتی، ضرورت توسعه منابع جایگزین را دوچندان کرده است. با اینحال، ایران فرصت منحصربهفردی در توسعه انرژی خورشیدی دارد و میتواند از ظرفیت ۳۰۰ گیگاواتی خود برای جبران این افت بهرهوری استفاده کند.
عربستان سعودی با کاهش ۱۰ درصدی بهرهوری انرژی در برخی صنایع، بیش از پیش به توسعه راهکارهای جایگزین روی آورده است. سرمایهگذاری در پروژههای هیدروژن سبز که ظرفیت بالقوهای در حد ۱۰۰ میلیارد دلار دارد، میتواند این کشور را به یکی از رهبران بازار انرژی پاک تبدیل کند.
در امارات متحده عربی، افت بهرهوری انرژی کمتر از سایر کشورهای منطقه بوده و در حد ۵ درصد تخمین زده میشود. این کشور نهتنها این چالش را کنترل کرده، بلکه با سرمایهگذاری در صنایع سبز، توانسته رشد ۲۰ درصدی در این حوزه را رقم بزند و موقعیت خود را بهعنوان قطب انرژی پایدار تقویت کند. از سوی دیگر، عراق بیشترین تأثیر منفی را تجربه کرده است. کاهش ۲۵ درصدی بهرهوری کشاورزی، همراه با مشکلات زیرساختی و بیثباتی اقتصادی، این کشور را در موقعیتی شکننده قرار داده است. بدون سرمایهگذاریهای اساسی در مدیریت منابع، عراق با ریسکهای جدی در امنیت غذایی و اقتصادی مواجه خواهد شد.
بخش چهارم: راهکارهای سرمایهگذاری برای آینده پایدار
برای مقابله با این چالشها، کشورها استراتژیهای مختلفی در پیش گرفتهاند. ایران برنامههایی برای سرمایهگذاری ۷ میلیارد دلاری در انرژی خورشیدی، ۵ میلیارد دلار در توسعه آبشیرینکنها و ۲ میلیارد دلار در کشاورزی هوشمند دارد. این سرمایهگذاریها میتوانند به افزایش تابآوری اقتصادی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی کمک کنند.
عربستان سعودی علاوه بر پروژه ۵ میلیارد دلاری NEOM، تمرکز ویژهای بر کاشت درختان و احیای منابع طبیعی بهعنوان بخشی از راهکارهای کربنزدایی دارد. امارات متحده عربی نیز با اختصاص ۵ میلیارد دلار به توسعه هیدروژن و برنامههای گسترده حفاظت از سواحل، مسیر خود را برای تبدیلشدن به یکی از مراکز پیشرو در انرژیهای تجدیدپذیر هموار کرده است. همچنین عراق، با وجود محدودیتهای مالی، ۱ میلیارد دلار برای مدیریت منابع آبی اختصاص داده است. هرچند این سرمایهگذاری قابلتوجه است، اما برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی کافی نخواهد بود و نیاز به اقدامات گستردهتری احساس میشود.
در نهایت، سرمایهگذاری هدفمند برای تحول پایدار مستلزم اتخاذ سیاستهای بلندمدت و سرمایهگذاریهای پایدار برای تضمین رشد اقتصادی در کنار حفاظت از محیطزیست است؛ چراکه آینده اقتصادی منطقه بیش از هر زمان دیگری به توانایی آن در سازگاری با تحولات جهانی وابسته خواهد بود.
جدول ۲: سرمایهگذاری پیشنهادی در ایران، عربستان، امارات و عراق
شوکهای آینده: تهدیدها و تغییرات اساسی در خاورمیانه
بر اساس مدلهای پیشبینی اقلیمی IPCC، دادههای میدانی و تحلیلهای محلی، منطقه خاورمیانه در دهههای آینده با شوکهای زیستمحیطی و اقتصادی شدیدی روبهرو خواهد شد. این تحولات که با شدت و پیچیدگی فزایندهای همراه هستند، زنجیره تأمین، بهرهوری صنایع و امنیت غذایی را تحتتأثیر قرار داده و حتی میتوانند ساختارهای اجتماعی و سیاسی را متحول کنند.
اول: گرمای شدید و افزایش تقاضای انرژی
افزایش دمای جهانی، یکی از نخستین چالشهای جدی برای کشورهای منطقه خواهد بود. انتظار میرود که دمای ایران تا سال ۲۰۵۰ به ۴۲ درجه سانتیگراد برسد که موجب کاهش ۲۰ درصدی بهرهوری نیروی کار و افزایش ۳۰ درصدی تقاضای برق خواهد شد. عربستان سعودی با ثبت دماهای بالای ۵۱ درجه، با کاهش ۱۰ درصدی تولید نفت و نابودی ۸۸ درصد از کشاورزی خود مواجه خواهد شد. امارات متحده عربی نیز که یکی از مقاصد مهم گردشگری جهانی است، به دلیل گرمای ۴۸ درجهای، افت ۱۵ درصدی در صنعت گردشگری خود را تجربه خواهد کرد. از سوی دیگر عراق با دمای ۵۰ درجه، کاهش ۳۰ درصدی تولید برنج را شاهد خواهد بود. با رسیدن سطح دیاکسید کربن جو به ۴۰۰ ppm، اثر گلخانهای تشدید خواهد شد. این پدیده نهتنها بهرهوری اقتصادی را کاهش میدهد، بلکه موجب افزایش فشار بر زیرساختهای برق و سیستمهای سرمایشی خواهد شد. در این میان، ایران و عراق به دلیل وابستگی به زیرساختهای سنتی و عدم توسعه مناسب انرژیهای تجدیدپذیر، از جمله آسیبپذیرترین کشورها هستند.
دوم: خشکسالی عمیق و بحران امنیت غذایی
کاهش شدید بارندگی و خشک شدن منابع آبی، اثرات گستردهای بر کشاورزی و تأمین غذا خواهد داشت. در ایران، پیشبینی میشود که میزان بارندگی تا ۶۰ درصد کاهش یابد و ۴۰ درصد از مزارع کشور از بین برود. در عربستان سعودی، ۸۸ درصد از محصولات دیم نابود شده و وابستگی به واردات غذا به ۵۰ درصد خواهد رسید. امارات نیز با از دست دادن ۳۰ درصد از منابع آب زیرزمینی خود، با ریسکی به ارزش ۱ میلیارد دلار روبهرو خواهد شد. عراق که به شدت به منابع آبی متکی است، با از بین رفتن ۹۰ درصد محصولات کشاورزی خود، ۵ میلیون نفر را در معرض ناامنی غذایی قرار خواهد داد. انتظار میرود کاهش ۲۰ تا ۶۰ درصدی بارندگی، همزمان با رشد سریع جمعیت، بحران آب را در منطقه تشدید کند. بدون سرمایهگذاری گسترده در فناوریهای مدیریت آب و کشاورزی هوشمند، تنشهای اجتماعی و رقابت بر سر منابع حیاتی افزایش خواهد یافت.
سوم: سیلهای مخرب و خسارتهای مالی
در کنار خشکسالی، وقوع سیلابهای غیرقابل پیشبینی نیز تهدیدی جدی برای زیرساختهای شهری و صنعتی خواهد بود. ایران انتظار دارد که شدت سیلابهای خود ۵۰ درصد افزایش یابد و خسارتی معادل ۵ میلیارد دلار را متحمل شود. عربستان با خسارت ۳ میلیارد دلاری، امارات با ۴ میلیارد دلار (تا سال ۲۱۰۰) و عراق با ۲ میلیارد دلار ضرر ناشی از سیلابها مواجه خواهند شد. تغییرات النینو و افزایش دمای سطح دریاها، شدت توفانها و بارشهای غیرمنتظره را افزایش داده است. شهرهای بزرگ و مراکز صنعتی که زیرساختهای مقاومی در برابر این تحولات ندارند، بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد.
چهارم: آلودگی شدیدتر و کاهش بهرهوری اقتصادی
افزایش فعالیتهای صنعتی و عدم کنترل انتشار آلایندهها، کیفیت هوا را در منطقه به شدت کاهش خواهد داد. ایران با سطح PM2.5 معادل ۲۰ میکروگرم بر متر مکعب، حدود ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به دلیل آلودگی از دست خواهد داد. در عربستان سعودی، سطح آلایندهها به ۱۸ میکروگرم خواهد رسید و ۱ درصد از GDP این کشور را تحتتأثیر قرار خواهد داد. امارات نیز با سطح ۱۶ میکروگرم، با چالشهای زیستمحیطی روبهرو خواهد شد. در عراق، آلودگی هوا مشابه ایران بوده و ۲ درصد از GDP این کشور را خواهد بلعید. ادامه روند صنعتیسازی بدون سیاستهای کنترل آلودگی، سلامت عمومی و بهرهوری نیروی کار را کاهش داده و هزینههای اقتصادی قابلتوجهی را تحمیل خواهد کرد. توسعه انرژیهای پاک و فناوریهای کاهش آلایندهها، تنها راهکار بلندمدت برای کاهش این خسارات خواهد بود.
پنجم: مهاجرت و ناآرامیهای اجتماعی
کمبود آب، گرمای شدید و بحرانهای زیستمحیطی، موجهای جدیدی از مهاجرت و ناآرامی را در منطقه ایجاد خواهند کرد. پیشبینی میشود که ایران با جابهجایی ۵ میلیون نفر، عربستان با ۱ میلیون نفر، امارات با ۵۰۰ هزار نفر و عراق با ۳ میلیون نفر از موجهای مهاجرتی مواجه شوند. در این میان، کمبود منابع و افزایش تنشهای اجتماعی، ثبات سیاسی را در کشورهای آسیبپذیر تهدید خواهد کرد. مهاجرتهای اجباری، شهرهای بزرگ را تحت فشار قرار داده و موجب افزایش تقاضا برای خدمات عمومی خواهد شد.
ششم: شوکهای اقتصادی و گذار به انرژیهای جدید
در کنار چالشهای زیستمحیطی، تحولات اقتصادی ناشی از گذار به انرژیهای پاک، کشورهای منطقه را با تغییرات عمدهای روبهرو خواهد کرد. ایران با کاهش ۴۰ درصدی درآمد نفتی، نیازمند اصلاحات اساسی در سیاستهای اقتصادی خود خواهد بود. عربستان سعودی نیز، که همچنان وابسته به صادرات نفت است، افت ۳۰ درصدی در درآمدهای نفتی خود را تجربه خواهد کرد. در مقابل، امارات با تکیه بر رشد ۱۰ درصدی در صنایع سبز، موقعیت بهتری برای سازگاری با این تغییرات دارد. در عراق، ۵۰ درصد از صادرات کشاورزی در معرض تهدید قرار خواهد گرفت، که ضربهای جدی به اقتصاد این کشور خواهد بود. گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، اگرچه در بلندمدت به نفع اقتصادهای منطقه خواهد بود، اما در کوتاهمدت چالشهایی جدی برای کشورهای وابسته به نفت و کشاورزی ایجاد خواهد کرد. دولتها باید با اتخاذ سیاستهای حمایتی، از بنگاههای اقتصادی در این تغییرات حمایت کنند و مسیر توسعه پایدار را در پیش بگیرند.
جدول ۳: شدت و تأثیر شوکهای آینده بر کشورهای ایران، عربستان، امارات و عراق
بخش ششم: راهکارهای بینالمللی برای نجات خاورمیانه
با توجه به شدت گرفتن چالشهای اقلیمی، زیستمحیطی و اقتصادی، تلاشهای داخلی کشورها بهتنهایی کافی نخواهد بود. همکاریهای بینالمللی و تأمین منابع مالی و فناورانه از سوی نهادهای جهانی، نقش کلیدی در کاهش پیامدهای بحرانهای آینده دارد. ایجاد صندوقهای حمایتی، انتقال دانش و فناوری، وامهای سبز و ارتقای آموزش، از جمله اقدامات ضروری برای تغییر مسیر توسعه در منطقه خاورمیانه است.
اول: تأمین مالی برای مقابله با بحران
ایجاد یک صندوق اقلیمی منطقهای با سرمایه اولیه ۵۰ میلیارد دلار، میتواند مسیر تأمین مالی پروژههای زیستمحیطی را تسهیل کند. این صندوق میتواند با مشارکت صندوق سبز اقلیم (GCF) و کشورهای عضو گروه ۲۰ (G20) شکل بگیرد. هدف اصلی این صندوق، حمایت از پروژههای بزرگمقیاس نظیر توسعه نیروگاههای خورشیدی، احداث سدها و آبشیرینکنها، و بهینهسازی مصرف آب در بخش کشاورزی خواهد بود. بسیاری از کشورهای منطقه، بهویژه ایران و عراق، به دلیل محدودیتهای مالی و تحریمهای اقتصادی، با کمبود منابع برای اجرای پروژههای زیستمحیطی مواجه هستند. این صندوق میتواند راهکاری برای جبران این کمبود و افزایش تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی باشد.
دوم: بهرهگیری از دانش کشورهای پیشرو
کشورهای پیشرفته مانند ژاپن و آلمان، در زمینه فناوریهای سبز و انرژیهای تجدیدپذیر، پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. اختصاص ۱۰ میلیارد دلار برای انتقال فناوریهای پیشرفته از این کشورها، میتواند به خاورمیانه کمک کند تا سریعتر به سمت انرژیهای پاک حرکت کند. فناوریهای کلیدی مانند سیستمهای مدیریت هوشمند آب برای مقابله با خشکسالی؛ پنلهای خورشیدی با راندمان بالا برای تأمین انرژی پاک؛ تکنولوژیهای جذب و ذخیره کربن (CCS) برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و راهکارهای کشاورزی هوشمند برای افزایش بهرهوری در شرایط کمآبی میتواند به کاستن از مخاطرات کمک کند.
سوم: ابتکار سبز عربستان و سرمایهگذاری ۵۰ میلیارد دلاری
عربستان سعودی، با اجرای ابتکار سبز خاورمیانه، متعهد شده است تا ۵۰ میلیارد دلار برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، احیای جنگلها و کاهش انتشار کربن سرمایهگذاری کند. این برنامه، فرصتی برای سایر کشورهای منطقه است تا با مشارکت در این ابتکار، از منابع مالی و زیرساختهای ایجادشده بهره ببرند. همکاری منطقهای میتواند علاوه بر کاهش اثرات تغییرات اقلیمی، به ایجاد اشتغال، افزایش امنیت انرژی و توسعه پایدار اقتصادی کمک کند.
چهارم: وامهای سبز از نهادهای مالی بینالمللی
صندوق بینالمللی پول (IMF) میتواند با اختصاص ۲۰ میلیارد دلار وام سبز، به کشورهای خاورمیانه کمک کند تا پروژههای زیستمحیطی خود را اجرایی کنند. این وامها میتوانند به پروژههایی همچون توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی، زمینگرمایی)، اصلاح سیستمهای آبیاری و کاهش هدررفت آب در کشاورزی، بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع بزرگ و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی اختصاص یابند. بسیاری از کشورها، به دلیل مشکلات اقتصادی، توان مالی لازم برای سرمایهگذاری در پروژههای سبز را ندارند. این وامها میتوانند انگیزهای برای حرکت به سمت اقتصاد پایدار ایجاد کنند.
پنجم: سرمایهگذاری در آموزش و توسعه منابع انسانی
بدون افزایش آگاهی عمومی و تربیت نیروی انسانی متخصص، اجرای پروژههای زیستمحیطی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. اختصاص ۲ میلیارد دلار از سوی یونسکو (UNESCO) برای آموزش و توسعه مهارتهای زیستمحیطی، میتواند نقش کلیدی در تغییر رفتارهای مصرفی و ترویج الگوهای پایدار در منطقه ایفا کند. بسیاری از چالشهای زیستمحیطی، ناشی از کمبود آگاهی و مدیریت نادرست منابع است. سرمایهگذاری در آموزش، میتواند تغییرات پایداری در سبک زندگی و الگوهای مصرفی جوامع ایجاد کند.
جدول ۴: راهکارهای بینالمللی برای کاهش مخاطرات اقلیمی در منطقه
بیشک خاورمیانه در آستانه تحولات زیستمحیطی و اقتصادی بزرگی قرار دارد که بدون اقدامات فوری و برنامهریزیشده، میتواند منجر به بحرانهای غیرقابلکنترل شود. راهکارهای بینالمللی نظیر تأمین مالی از صندوقهای جهانی، انتقال فناوریهای پیشرفته، توسعه همکاریهای منطقهای، دریافت وامهای سبز و سرمایهگذاری در آموزش، میتوانند به کشورهای منطقه کمک کنند تا مسیر توسعه پایدار را در پیش بگیرند. در این میان کشور ایران نیازمند برنامهریزی قاطع برای مقابله با مخاطرات اقلیمی است، عربستان در حال تحول، امارات پیشرو، و عراق نیازمند ثبات است. شوکهای آینده، از گرمای ۵۱ درجه تا مهاجرت ۵ میلیون نفر، اقتصاد را تهدید میکنند. راهکارهای بینالمللی نیازمند ۱۳۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری است تا منطقه نجات باید.
منابع:WORLD BANK GROUP , March 2025
IPCC، IMF، UNESCO.
ارسال نظر