• ۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۵
  • کد خبر: 76045
  • زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

از آرامکو تا پوسکو

بنگاه‌های بزرگ چگونه در هدایت سرمایه‌های ملی نقش‌آفرینی می‌کنند؟
سرمایه‌ ملی

بنگاه‌های بزرگ به مثابه ستون‌های فقرات اقتصادهای ملی عمل می‌کنند. آنها سرمایه‌های عظیم را جذب، مدیریت و تخصیص می‌دهند، فناوری‌ها را توسعه می‌دهند و با ایجاد زنجیره‌های ارزش، اقتصادهای محلی را به بازارهای جهانی پیوند می‌زنند. این گزارش تحلیلی به بررسی نقش بنگاه‌های بزرگ در هدایت سرمایه‌های ملی می‌پردازد و با تمرکز بر دو نمونه برجسته - آرامکو و پوسکو - الگوهای موفقیت و چالش‌های پیش روی بنگاه‌های پیشران را تحلیل می‌کند. این گزارش تاکید دارد، بنگاه‌های بزرگ می‌توانند سرمایه‌های ملی را به گونه‌ای هدایت کنند که هم رشد اقتصادی را تضمین کنند و هم به توسعه پایدار و عادلانه کمک کنند.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در جهانی که اقتصادها بیش از پیش به هم وابسته‌اند، بنگاه‌های بزرگ نه تنها موتور محرکه رشد اقتصادی‌اند، بلکه نقش کلیدی در هدایت سرمایه‌های ملی به سوی اولویت‌های استراتژیک ایفا می‌کنند. این بنگاه‌ها، از غول‌های نفتی مانند آرامکو در عربستان سعودی گرفته تا پیشگامان صنعتی مانند پوسکو در کره جنوبی، به مثابه ستون فقرات اقتصادهای ملی عمل می‌کنند. آنها سرمایه‌های عظیم را جذب، مدیریت و تخصیص می‌دهند، فناوری‌ها را توسعه و با ایجاد زنجیره‌های ارزش، اقتصادهای محلی را به بازارهای جهانی پیوند می‌زنند. اما این نقش بدون چالش نیست: از یکسو، این بنگاه‌ها باید پاسخگوی انتظارات دولت‌ها و جوامع برای توسعه پایدار باشند؛ از سوی دیگر باید در بازارهای رقابتی جهانی دوام بیاورند.

این گزارش تحلیلی به بررسی نقش بنگاه‌های بزرگ در هدایت سرمایه‌های ملی می‌پردازد و با تمرکز بر دو نمونه برجسته - آرامکو و پوسکو—الگوهای موفقیت و چالش‌های پیش روی بنگاه‌های پیشران را تحلیل می‌کند و به دنبال پاسخی برای این پرسش است که چگونه بنگاه‌های بزرگ می‌توانند سرمایه‌های ملی را به گونه‌ای هدایت کنند که هم رشد اقتصادی را تضمین کنند؟ و هم به توسعه پایدار و عادلانه کمک کنند؟

بخش اول: بنگاه‌های بزرگ و سرمایه‌های ملی
سرمایه ملی چیست؟
سرمایه ملی مفهومی چندوجهی است که فراتر از منابع مالی صرف می‌رود. این مفهوم شامل منابع طبیعی (مانند نفت و گاز)، نیروی انسانی ماهر، زیرساخت‌ها، فناوری و حتی سرمایه اجتماعی (اعتماد و همکاری در جامعه) می‌شود. هدایت این سرمایه‌ها به معنای تخصیص بهینه آنها به پروژه‌ها و بخش‌هایی است که بیشترین بازده اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارند. به گزارش صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۲۴، کشورهایی که نهادهای قوی و بنگاه‌های پیشران کارآمد دارند، در مقایسه با دیگران تا ۳۰ درصد بهره‌وری بیشتری از سرمایه‌های ملی خود کسب می‌کنند.
بنگاه‌های بزرگ به دلیل مقیاس عظیم عملیات، دسترسی به منابع مالی گسترده و توانایی نفوذ در سیاستگذاری‌های کلان، در مرکز هدایت سرمایه‌های ملی قرار دارند. آنها می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت را که بخش خصوصی کوچک‌تر یا دولت‌ها به تنهایی قادر به انجام آن نیستند، محقق کنند. برای مثال، طبق گزارش بلومبرگ در ژوئن ۲۰۲۴، آرامکو در سال ۲۰۲۳ بیش از ۵۰ میلیارد دلار در پروژه‌های زیرساختی و انرژی‌های تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری کرد که بخش عمده‌ای از آن از محل درآمدهای نفتی عربستان تأمین شد. این سرمایه‌گذاری‌ها نه تنها اقتصاد عربستان را متنوع‌تر کرد، بلکه فرصت‌های شغلی جدیدی ایجاد کرد.
اما این نقش تنها به سرمایه‌گذاری مالی محدود نمی‌شود. بنگاه‌های بزرگ با ایجاد زنجیره‌های تأمین پیچیده، فناوری‌های جدید را به اقتصادهای محلی معرفی می‌کنند و استانداردهای جهانی را به نیروی کار محلی منتقل می‌کنند. پوسکو، غول فولاد کره جنوبی، نمونه‌ای برجسته است که با توسعه فناوری‌های تولید فولاد سبز، نه تنها صنعت فولاد کره را متحول کرد، بلکه به یکی از پیشگامان جهانی در کاهش انتشار کربن تبدیل شد. با وجود این مزیت‌ها، هدایت سرمایه‌های ملی توسط بنگاه‌های بزرگ با چالش‌هایی همراه است. نخست، خطر تمرکز بیش از حد قدرت اقتصادی است. طبق گزارش اکونومیست در اکتبر ۲۰۲۳، در بسیاری از اقتصادهای نوظهور، بنگاه‌های بزرگ دولتی یا شبه‌دولتی بیش از ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی را کنترل می‌کنند، که می‌تواند به انحصار و کاهش رقابت منجر شود. دوم، عدم شفافیت و پاسخگویی است. بنگاه‌هایی که به دولت وابسته‌اند، ممکن است به جای اولویت‌های ملی، به اهداف سیاسی کوتاه‌مدت خدمت کنند. سوم، فشارهای جهانی برای پایداری است. بنگاه‌های بزرگ، به ویژه در صنایع استخراجی، تحت فشار فزاینده‌ای برای کاهش اثرات زیست‌محیطی خود هستند، همان‌طور که در اجلاس COP28 در دسامبر ۲۰۲۳ برجسته شد.

بخش دوم: آرامکو، غول نفتی و معمار تنوع اقتصادی
شرکت نفت عربستان سعودی (آرامکو) بزرگ‌ترین شرکت نفتی جهان از نظر ارزش بازار است که در سال ۲۰۲۴ ارزشی بالغ بر ۱/۲ تریلیون دلار داشت. این شرکت نه تنها مسئول تولید بیش از ۱۰ درصد نفت خام جهان است، بلکه نقش محوری در استراتژی توسعه اقتصادی عربستان، موسوم به «چشم‌انداز ۲۰۳۰»، ایفا می‌کند. طبق گزارش فایننشال تایمز در مارس ۲۰۲۴، آرامکو در سال گذشته ۱۲۰ میلیارد دلار سود خالص گزارش کرد که بخش عمده‌ای از آن به صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) عربستان تزریق شد. آرامکو از سه طریق اصلی سرمایه‌های ملی عربستان را هدایت می‌کند:
۱- تأمین مالی چشم‌انداز ۲۰۳۰: چشم‌انداز ۲۰۳۰، برنامه‌ای برای کاهش وابستگی اقتصاد عربستان به نفت، به شدت به درآمدهای آرامکو وابسته است. این شرکت از طریق سود سهام و مالیات، بودجه پروژه‌های عظیمی مانند شهر نئوم (با هزینه تخمینی ۵۰۰ میلیارد دلار) و توسعه بخش‌های گردشگری و فناوری را تأمین می‌کند. به گزارش وال استریت ژورنال در جولای ۲۰۲۴، آرامکو متعهد شده است تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در صنایع غیرنفتی سرمایه‌گذاری کند.
۲- تنوع‌بخشی به اقتصاد: آرامکو با سرمایه‌گذاری در پتروشیمی، انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری، به دنبال ایجاد زنجیره‌های ارزش جدید است. برای مثال، پروژه تولید هیدروژن سبز آرامکو، که در سال ۲۰۲۳ آغاز شد، می‌تواند عربستان را به یکی از صادرکنندگان پیشرو هیدروژن پاک تبدیل کند. طبق گزارش رویترز، این پروژه تا سال ۲۰۳۰ ظرفیت تولید ۵/۱ میلیون تن هیدروژن در سال را خواهد داشت.
۳- توسعه نیروی انسانی: آرامکو با برنامه‌های آموزشی گسترده، از جمله آکادمی‌های فنی و بورسیه‌های بین‌المللی، نیروی کار ماهر سعودی را پرورش می‌دهد. طبق گزارش سالانه آرامکو در ۲۰۲۴، این شرکت بیش از ۷۰ هزار نفر را مستقیماً استخدام کرده و بیش از ۵۰۰ هزار شغل غیرمستقیم ایجاد کرده است.
با وجود این دستاوردها، آرامکو با انتقادهای جدی مواجه است. نخست، وابستگی بیش از حد اقتصاد عربستان به این شرکت است. طبق گزارش بانک جهانی در ۲۰۲۴، بیش از ۴۰ درصد درآمد دولت عربستان از آرامکو تأمین می‌شود، که اقتصاد را در برابر نوسانات قیمت نفت آسیب‌پذیر می‌کند. دوم، مسائل زیست‌محیطی است. آرامکو، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای، تحت فشار نهادهای بین‌المللی برای کاهش انتشار کربن قرار دارد. اگرچه این شرکت متعهد به خنثی‌سازی کربن تا سال ۲۰۵۰ شده، اما منتقدان معتقدند این هدف بیش از حد خوش‌بینانه است. سوم، تنش‌های ژئوپلیتیک است. تصمیمات آرامکو در بازار نفت، مانند کاهش تولید در اوپک‌پلاس در سال ۲۰۲۳، گاه به تنش‌های دیپلماتیک منجر شده است.

بخش سوم: پوسکو، پیشگام صنعتی و توسعه پایدار
پوسکو، بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد کره جنوبی و یکی از پیشروترین شرکت‌های جهان در این صنعت، در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد. این شرکت که زمانی نماد صنعتی‌سازی کره بود، امروز به دلیل نوآوری‌هایش در تولید فولاد سبز پایدار شناخته می‌شود. طبق گزارش بلومبرگ در سپتامبر ۲۰۲۴، پوسکو با ارزش بازار ۳۰ میلیارد دلار، یکی از معدود شرکت‌های فولادسازی است که به طور فعال در حال کاهش ردپای کربن خود است.
پوسکو از سه منظر کلیدی سرمایه‌های ملی کره جنوبی را هدایت کرده است:
اول- صنعتی‌سازی و رشد اقتصادی: در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، پوسکو ستون فقرات صنعتی‌سازی کره بود. این شرکت با تولید فولاد ارزان و باکیفیت، صنایع خودروسازی، کشتی‌سازی و ساخت‌وساز کره را تقویت کرد. طبق گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در ۲۰۲۳، پوسکو به طور غیرمستقیم مسئول ایجاد ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کره در دهه ۱۹۸۰ بود.
دوم- نوآوری و فناوری: پوسکو با سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، فناوری‌های جدیدی مانند فولاد با استحکام بالا برای خودروهای الکتریکی و فولاد مقاوم در برابر خوردگی را توسعه داده است. به گزارش فایننشال تایمز در ژوئن ۲۰۲۴، پوسکو بیش از ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ برای تحقیق و توسعه هزینه کرد که بخش عمده آن به تولید فولاد بدون کربن اختصاص یافت.
سوم- پایداری زیست‌محیطی: پوسکو یکی از پیشگامان جهانی در تولید فولاد با هیدروژن است که می‌تواند انتشار کربن را تا ۹۰ درصد کاهش دهد. پروژه HyREX این شرکت، که در سال ۲۰۲۴ وارد فاز آزمایشی شد، نمونه‌ای از تعهد پوسکو به پایداری است. طبق گزارش نیویورک تایمز، این پروژه می‌تواند تا سال ۲۰۳۵ صنعت فولاد جهانی را متحول کند.
پوسکو نیز با چالش‌هایی مواجه است. نخست، رقابت جهانی است. شرکت‌های چینی مانند بائو استیل، با تولید فولاد ارزان‌تر، بازارهای سنتی پوسکو را تهدید می‌کنند. دوم، هزینه‌های بالای انتقال به فناوری‌های سبز است. طبق گزارش اکونومیست در نوامبر ۲۰۲۴، پوسکو برای دستیابی به هدف خنثی‌سازی کربن تا سال ۲۰۵۰، به سرمایه‌گذاری سالانه ۱۰ میلیارد دلار نیاز دارد. سوم، فشارهای اجتماعی است. جوامع محلی در کره جنوبی گاه از اثرات زیست‌محیطی کارخانه‌های پوسکو شکایت دارند، که نیازمند مدیریت بهتر روابط عمومی است.

بخش چهارم: شباهت راهبردی
آرامکو و پوسکو، اگرچه در دو نقطه متفاوت از جهان فعالیت می‌کنند و در دو صنعت جداگانه حضور دارند، اما شباهت‌های راهبردی مهمی میان آنها وجود دارد. هر دو شرکت نقشی فراتر از یک بنگاه اقتصادی صرف دارند و به‌عنوان ستون‌های اصلی اقتصاد ملی کشور خود عمل می‌کنند. آرامکو با تأمین مالی برنامه‌های کلان عربستان مانند چشم‌انداز ۲۰۳۰، و پوسکو، با نقش‌آفرینی در جهش صنعتی کره جنوبی، هر دو ابزاری حیاتی برای تحقق اولویت‌های توسعه‌ای دولت‌هایشان هستند. این نقش استراتژیک، با نوآوری گره خورده است؛ جایی که آرامکو با سرمایه‌گذاری گسترده در فناوری‌های هیدروژن سبز، جذب و ذخیره کربن، و انرژی‌های نو، مسیر عبور از اقتصاد نفت‌پایه را هموار می‌کند. در سوی دیگر، پوسکو با تمرکز بر تولید فولاد سبز، کاهش انتشار کربن و توسعه زیرساخت‌های صنعتی پاک، به الگویی جهانی در صنعت فولاد تبدیل شده است. نفوذ جهانی این دو شرکت نیز قابل توجه است: آرامکو یکی از اثرگذارترین بازیگران بازار انرژی جهان است و با قراردادهای بلندمدت و سرمایه‌گذاری‌های خارجی، معادلات ژئوپلیتیک را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ در حالی که پوسکو با حضور در زنجیره تأمین صنایع خودروسازی، کشتی‌سازی و انرژی، در تعیین استانداردهای کیفی فولاد در جهان نقش‌آفرین است.
با وجود این شباهت‌ها، تفاوت‌های مهمی میان آنها دیده می‌شود. از منظر ساختار مالکیت، آرامکو عمدتاً در تملک دولت عربستان است و تصمیم‌های آن مستقیماً با اهداف سیاسی و اقتصادی دولت همسو می‌شود؛ در حالی که پوسکو ساختاری ترکیبی دارد و با حضور در بازار سرمایه، ملزم به شفافیت بیشتر، پاسخگویی به سهام‌داران و چابکی در تصمیم‌گیری است. در حوزه فعالیت نیز تفاوت بنیادینی میان آنها وجود دارد: آرامکو در صنعت منابع طبیعی، به‌ویژه نفت و گاز فعالیت می‌کند که صنعتی پرنوسان و تحت‌فشارهای زیست‌محیطی و ژئوپلیتیک است، در حالی که پوسکو در زنجیره تولید صنعتی قرار دارد و با چالش‌هایی از جنس رقابت، بهره‌وری و فناوری مواجه است. همچنین، تفاوت در افق زمانی و راهبردهای توسعه نیز مشهود است. آرامکو در حال اجرای یک برنامه بلندپروازانه و سریع برای عبور از اقتصاد نفت‌محور است و ناگزیر از سرمایه‌گذاری‌های سنگین و تحولات بنیادین در کوتاه‌مدت است؛ اما پوسکو که سال‌هاست مسیر نوسازی و تنوع‌بخشی را در پیش گرفته، با تمرکز بر بهبود مستمر، ارتقای بهره‌وری و توسعه بازارهای هدف، به‌دنبال بلوغ تدریجی و پایدار است.

بخش پنجم: درس‌هایی برای آینده
تجربه آرامکو و پوسکو، به‌عنوان دو شرکت پیشران در اقتصادهای ملی خود، سرشار از درس‌هایی است که می‌توانند مسیر آینده سیاستگذاری اقتصادی و راهبری بنگاه‌های بزرگ را روشن کنند. در مورد آرامکو، نخستین و شاید مهم‌ترین درس، ضرورت تنوع‌بخشی به اقتصاد است. اتکای صرف به منابع طبیعی، به‌ویژه نفت، اگرچه در کوتاه‌مدت سودآور است، اما در بلندمدت شکنندگی بالایی دارد. آرامکو با درک این واقعیت، مسیر سرمایه‌گذاری در صنایع غیرنفتی را در پیش گرفت و از یک بازیگر سنتی انرژی، به موتور محرک پروژه‌های تحول‌آفرین مانند نئوم و توسعه فناوری‌های نو بدل شد. درس دوم آرامکو، اهمیت شفافیت و پاسخگویی است. عرضه بخشی از سهام این شرکت در سال ۲۰۱۹ در بورس، نشانه‌ای از حرکت به سوی شفافیت بود، گرچه همچنان برای افزایش اعتماد عمومی و کارآمدی اقتصادی، باید گام‌های بیشتری برداشته شود. سومین درس، پذیرش اجتناب‌ناپذیر بودن پایداری زیست‌محیطی است. در دنیایی که کاهش انتشار کربن به یک الزام جهانی تبدیل شده، آرامکو نیز ناگزیر به بازاندیشی در مدل کسب‌وکار خود شده و سرمایه‌گذاری در فناوری‌هایی مانند هیدروژن سبز را در دستور کار قرار داده است.
در سوی دیگر، تجربه پوسکو نیز آموزه‌های ارزشمندی دارد. نخست آنکه نوآوری یک مزیت رقابتی بلندمدت است. در بازاری که رقبای ارزان‌قیمت چینی حضور پررنگ دارند، پوسکو با تکیه بر تحقیق و توسعه و تولید فولادهای پیشرفته و کم‌کربن، توانست جایگاه خود را در بازار جهانی حفظ و تقویت کند. دومین نکته، اهمیت تعامل و مشارکت محلی است. پوسکو با سرمایه‌گذاری اجتماعی در مناطق صنعتی، از جمله آموزش، بهداشت و زیرساخت‌های محلی، توانست تنش‌های اجتماعی را کاهش دهد و حمایت جوامع محلی را به‌دست آورد. و سومین درس، نگاه بلندمدت به پایداری است. برخلاف شرکت‌هایی که در پی سودآوری لحظه‌ای هستند، پوسکو با تمرکز بر کاهش کربن، توسعه فناوری‌های سبز و ارتقای استانداردهای زیست‌محیطی، راهی را برگزیده که گرچه بازدهی فوری ندارد، اما در بلندمدت موجب افزایش تاب‌آوری و اعتبار جهانی آن شده است.
در نهایت، این دو تجربه در کنار هم، مجموعه‌ای از توصیه‌های سیاستی را برای کشورهایی که به‌دنبال توسعه بنگاه‌های بزرگ و پیشران هستند، ارائه می‌دهند. نخست آنکه باید تعادلی میان سودآوری و پایداری برقرار شود؛ به‌گونه‌ای که بنگاه‌ها تشویق شوند علاوه‌بر خلق ارزش اقتصادی، مسئولیت‌های اجتماعی و زیست‌محیطی خود را نیز به‌درستی ایفا کنند. دوم، شفافیت و رقابت باید تقویت شود؛ نظارت مؤثر دولت‌ها و ایجاد بسترهای رقابتی، می‌تواند مانع از شکل‌گیری انحصار و فساد شود. و سوم، سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی یک ضرورت انکارناپذیر است. همان‌طور که آرامکو با آموزش‌دهی گسترده و بورسیه‌های بین‌المللی، و پوسکو با تربیت نیروی متخصص در همکاری با دانشگاه‌ها، توانستند مزیت انسانی را به مزیت رقابتی تبدیل کنند، سایر کشورها نیز باید آموزش و ارتقای مهارت را در اولویت خود قرار دهند تا بتوانند در اقتصاد جهانی آینده، جایگاهی باثبات و مؤثر داشته باشند.

منابع:
گزارش سالانه آرامکو، ۲۰۲۴
• فایننشال تایمز، «Saudi Aramco’s Green Ambitions», مارس ۲۰۲۴
• وال استریت ژورنال، «How Aramco Fuels Saudi’s Future» جولای ۲۰۲۴
• بلومبرگ، «Posco’s Green Steel Revolution» سپتامبر ۲۰۲۴
• اکونومیست، «The Future of Big Firms in Emerging Markets» اکتبر ۲۰۲۳
• بانک جهانی، «National Capital and Economic Resilience»
۲۰۲۴ • صندوق بین‌المللی پول، «State-Owned Enterprises and Growth» 2024
• نیویورک تایمز، «Posco’s Hydrogen Bet» ژوئن 2024
• رویترز، «Aramco’s Hydrogen Push»نوامبر
۲۰۲۳ • گزارش OECD، «Industrial Champions and Economic Growth» 2023

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =