• دیروز ۱۳:۴۸
  • کد خبر: 75988
  • زمان مطالعه: ۱ دقیقه
احسان چلونگر

هنگامی که مارگارت تاچر در سال ۱۹۷۹ سکان هدایت بریتانیا را به دست گرفت، اقتصاد کشور در وضعیتی اسفناک بود. تورم لجام‌گسیخته، رکود عمیق، اعتصابات گسترده اتحادیه‌ها و صنعتی صنعتی ورشکسته تصویری تیره از آینده ترسیم کرده بودند.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، سیاری بریتانیا را قدرتی رو به زوال می‌دیدند که تنها می‌توان از فروپاشی کامل آن جلوگیری کرد. اما تاچر، با اعتقاد راسخ به بازارهای آزاد و شجاعتی کم‌نظیر در تصمیم‌گیری، رویکردی متفاوت برگزید. او برنامه‌ای جسورانه برای اصلاحات ساختاری، کاهش نقش دولت، بازتعریف رابطه دولت و شهروندان و آزادسازی اقتصاد به اجرا گذاشت.
تاچر پیش از اصلاحات اقتصادی، به بازسازی نهادی پرداخت. او نظام مالیاتی را اصلاح کرد، قوانین بازار کار را بازنویسی نمود، قدرت اتحادیه‌های رانت‌جو را کاهش داد و استقلال بانک مرکزی را تقویت کرد. او می‌دانست که بدون پایه‌های نهادی مستحکم، هیچ بنای اقتصادی پایداری ساخته نمی‌شود.
خصوصی‌سازی در نظر تاچر صرفاً واگذاری دارایی‌های دولتی نبود. او بر رقابت و نظارت دقیق تاکید داشت. شرکت‌های بزرگ دولتی به بورس عرضه شدند، اما نهادهای نظارتی مستقل برای حفاظت از حقوق مصرف‌کنندگان، محیط‌زیست و کیفیت خدمات ایجاد شدند. بخش عمده سهام به عموم مردم واگذار شد تا فرهنگ سهامداری عمومی و مشارکت اقتصادی فراگیر تقویت شود.
تاچر تنها یک سیاستگذار نبود او روایتگری توانمند بود. او به مردم گفت که مسیر اصلاحات دشوار و پرهزینه است، اما در عوض، چشم‌اندازی روشن از جامعه‌ای خوداتکا، رقابتی و با فرصت‌های برابر ارائه داد. او هزینه سیاسی اصلاحات را پذیرفت، با گروه‌های ذی‌نفع رانت‌جو مقابله کرد و از همان ابتدا شجاعت تصمیم‌گیری‌های بزرگ را نشان داد.
مارگارت تاچر نمادی از سیاستگذاری جسورانه، اجرای منسجم و اصلاحات ساختاری در دل بحران است. او نشان داد که برای نجات یک اقتصاد بیمار، باید شجاع بود، آینده‌ای روشن ترسیم کرد و از روز نخست، آماده پرداخت هزینه‌های سیاسی بود.

احسان چلونگر
دکترای اقتصاد کاربردی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =