پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، تورم ناشی از تقاضا معمولاً با افزایش قیمت همراه است و در کنار آن، افزایش تولید نیز دیده میشود. اما تورم ناشی از عرضه، با گرانی و کاهش تولید همراه است. اگر قیمتها بالا بروند و تولید کاهش یابد، باید به دنبال دلایل مربوط به افزایش هزینههای تولید گشت. اگر همزمان با گرانی، تولید افزایش پیدا کند، ریشه در افزایش تقاضا دارد. این قاعده را میتوان در بسیاری از کالاهای بازار مشاهده کرد.
در سطح جهانی، تورم دیگر یک معضل غیرقابل حل نیست. اما ما در ایران به جای درمان، دائماً به تحریک تورم میپردازیم. داروی درمان تورم، تولید است؛ تولیدی که با هزینه پایین، تکنولوژی بهتر و بهرهوری بالاتر انجام شود. اما تحریمها، مشکلات تأمین انرژی و سیاستهای ناکارآمد دولت دست تولیدکننده را بستهاند.
در این شرایط، دولت با ارائه طرحهایی مانند کالابرگ سعی در حمایت از اقشار کمدرآمد دارد، اما این اقدامات معمولاً فقط سه دهک پایین را پوشش میدهد. دهکهای متوسط که ستون فقرات اقتصاد کشور هستند، به راحتی تحت فشار قرار میگیرند. در مقابل، طبقات بالا از تورم سود میبرند، زیرا ارزش داراییهایی مانند ملک، خودرو و طلا افزایش یافته و درآمد بالاتری دارند.
در نتیجه نابرابری نیز تشدید میشود و طبقات متوسط، بازنده اصلی میشوند. تا زمانی که درآمد ارزی کشور افزایش نیابد و برنامهای شفاف برای حمایت از تولید و کنترل نرخ ارز ارائه نشود، نباید انتظار کاهش نرخ تورم را داشت. در این میان، ایجاد ثبات در نرخ ارز، تقویت تولید داخلی و بهبود سیاستگذاریها میتواند زمینهساز کاهش فشارهای تورمی باشد.
آلبرت بغزیان
اقتصاددان
ارسال نظر