پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، فولاد و سنگآهن در ۲۰۲۵، روی لبه تیغ قدم میزنند. بازار جهانی زیر فشار کاهش قیمت، مازاد عرضه و سیاستهای سختگیرانه محیطزیستی به تلاطم افتاده است. چین، با ترمز ناگهانی تولید، بازی را پیچیدهتر کرده؛ غولها یکییکی در حال تجدید آرایشاند. آیا این صنعت میتواند خود را با مختصات جدید وفق دهد؟ یا موج بعدی ساختارهای قدیمی را در هم خواهد شکست؟
بازار جهانی فولاد و سنگآهن در سال ۲۰۲۵ با توفانی از چالشها روبهرو شده است. قیمتها در سراشیبی قرار گرفتهاند، عرضه از تقاضا پیشی گرفته و سیاستهای زیستمحیطی، قواعد بازی را تغییر دادهاند. در این میان، چین - بزرگترین مصرفکننده این کالاها- با کاهش تولید، ضربه سختی به بازار وارد کرده است. آیا این صنعت میتواند تعادل جدیدی پیدا کند، یا باید منتظر شوکهای بیشتری باشیم؟
چین و سیاستهای سبز در مرکز توجه
قیمت سنگآهن، که ستون فقرات صنعت فولاد به شمار میرود، در سال ۲۰۲۵ کاهش چشمگیری را تجربه کرده است. بر اساس دادههای فستمارکتس، میانگین قیمت سنگآهن با عیار ۶۲ درصد (CFR چینگدائو) در ماه آوریل به ۹۵ دلار در هر تن رسید، در حالی که در ژانویه این رقم ۱۱۲ دلار بود؛ کاهشی ۱۵ درصدی که زنگ خطر را برای تولیدکنندگان به صدا درآورده است. دلیل اصلی این افت، کاهش تولید فولاد در چین است. این کشور، که بیش از نیمی از فولاد جهان را تولید میکند، تحت فشار سیاستهای زیستمحیطی برای کاهش انتشار کربن، تولید فولاد خام خود را در سهماهه اول سال ۲۰۲۵ به ۲۴۰ میلیون تن رساند، کاهشی که براساس گزارش انجمن آهن و فولاد چین، ۸ درصد نسبت به سال گذشته بوده است.
چین با هدف دستیابی به کربنصفر تا سال ۲۰۶۰، محدودیتهای شدیدی بر تولید فولاد اعمال کرده است. این سیاستها نهتنها تقاضا برای سنگآهن را کاهش داده، بلکه بازار جهانی را با عرضهای مواجه کرده که خریداری برای آن وجود ندارد. جیمز لی، استراتژیست کالاها در UBS سنگاپور، میگوید: «چین با این اقدامات، تعادل بازار را به هم زده است. کاهش تقاضا از یکسو و عرضه مازاد از سوی دیگر، قیمتها را به پایینترین سطح در سالهای اخیر کشانده است.»
تولیدکنندگان در تنگنا
تأثیر این تحولات بر تولیدکنندگان سنگآهن جهانی مشهود است. شرکت واله برزیل، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سنگآهن، در سهماهه اول سال ۲۰۲۵ با کاهش ۵ درصدی تولید مواجه شد و دلیل آن را مشکلات عملیاتی و افت تقاضا عنوان کرد. در مقابل، شرکتهای استرالیایی مانند BHP و ریوتینتو برای حفظ سهم بازار خود تولید را افزایش دادهاند. این تصمیم، هرچند از نظر تجاری منطقی به نظر میرسد، اما به تشدید عرضه مازاد منجر شده است. لی میافزاید: «بازار با سنگآهن اشباع شده، اما خریداری وجود ندارد. این یک معضل کلاسیک عرضه و تقاضاست.»
در همین حال، بازار فولاد نیز از این توفان در امان نمانده است. قیمت کویل نورد گرم (HRC) در اروپا از ۶۵۰ یورو در هر تن در ژانویه به ۶۰۰ یورو در آوریل کاهش یافته است. در آمریکا نیز قیمت HRC با ۱۰ درصد افت به ۷۰۰ دلار در هر تن رسیده است. این کاهش قیمتها نتیجه تقاضای ضعیف در بخشهای کلیدی مانند ساختوساز و تولید است که همچنان از تبعات نبود اطمینان اقتصادی جهانی رنج میبرند. پروژههای زیرساختی که قرار بود موتور محرک تقاضا باشند، به دلیل تورم جهانی و افزایش هزینهها متوقف یا با تأخیر مواجه شدهاند.
فشارهای زیستمحیطی
یکی از عوامل کلیدی که آینده این صنعت را شکل میدهد، فشارهای زیستمحیطی است. اروپا با توافق سبز و چین با اهداف کربنصفر، فولادسازان را به سمت فناوریهای جدید سوق دادهاند. تولید فولاد مبتنی بر هیدروژن، که نیاز کمتری به سنگآهن دارد، بهعنوان راهحلی برای کاهش انتشار کربن مطرح شده است. اما این گذار، کند و پرهزینه است. ماریا سانچز، تحلیلگر گروه CRU در لندن، میگوید: «فولاد سبز آینده این صنعت است، اما در کوتاهمدت، فولادسازان سنتی با کاهش تقاضا و افزایش هزینههای تولید مواجهاند.»
این تحولات، تولیدکنندگان سنتی را در موقعیت دشواری قرار داده است. از یکسو، باید با فناوریهای جدید سازگار شوند، و از سوی دیگر، با کاهش تقاضا و رقابت فزاینده در بازار جهانی دستوپنجه نرم کنند. شرکتهای اروپایی، که تحت فشار مقررات سختگیرانهتر قرار دارند، هزینههای بیشتری برای تطبیق با استانداردهای زیستمحیطی متحمل شدهاند، در حالی که رقبای آسیایی آنها با هزینههای پایینتر به تولید ادامه میدهند.
نوسانات بیشتر در راه است؟
تحلیلگران پیشبینی میکنند که بازار فولاد و سنگآهن در ماههای آینده با نوسانات بیشتری مواجه خواهد شد. گلدمن ساکس هشدار داده که اگر تقاضای چین بهبود نیابد، قیمت سنگآهن تا پایان سال ۲۰۲۵ ممکن است به ۸۵ دلار در هر تن سقوط کند. قیمت فولاد نیز به دلیل ضعف تقاضای جهانی و فشارهای اقتصادی، احتمالاً تحت فشار باقی خواهد ماند. سانچز میگوید: «این صنعت در حال گذار به یک مدل جدید است، اما این گذار بدون درد نخواهد بود. سوالم این است که آیا بازار میتواند پیش از شوک بعدی به تعادل برسد؟»
در این میان، برخی نشانههای امید نیز دیده میشود. اگر اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۶ بهبود یابد و پروژههای زیرساختی در کشورهایی مانند هند و جنوب شرق آسیا شتاب گیرند، ممکن است تقاضا برای فولاد و سنگآهن افزایش یابد. اما تا آن زمان، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران باید خود را برای یک دوره پرتلاطم آماده کنند. این بازار، که روزگاری ستون اقتصاد جهانی بود، اکنون در حال بازتعریف خود است و این بازتعریف، هزینههای سنگینی به همراه خواهد داشت.
منبع:
بلومبرگ نیوز